ٔاگر گرانی هست در عوض بگید؟
مه 4, 2008 در 11:21 ب.ظ. | نوشته شده در معما, نقل قول, کل کل, تورم, سوال بیجواب, طنز | 10 دیدگاهحداد عادل: اگر گرانی هست اما در عوض امنیت داریم.
شاید به جرات بتوان حداد عادل را یکی از مینیمالنویسهای قهّار دانست که وبلاگستان فارسی را از وجود گرانبها و مینیمالهای سرشار از نکات پر از نغز و مغز خود محروم میکند. البته این مسئله را هم نباید نادیده گرفت که معضل لاینحل گرانی و توّرم مسئولان را به مینیمال فرا میخواند. در بسیاری از اوقات که خود بنده شرایط سخت و بغرنجی را سپری میکنم به مینیمال میافتم و واژهها و جملاتی از ذهنم عبور داده میشود که دوستانم در توییتر شاهد و ناظرند. به هر سو با توجه به سیر صعودی تورّم و گرانی بیسابقه که قویاً برای حلّ آن راهی به نظر نمیرسد پیشبینی میشود که باید شاهد جملات قصّار دیگری از طرف مسئولین و سیاستمدارن برجسته و غیربرجسته و اشخاص لاذیربط! باشیم. این جملات سنگین و قصّار بر هر انسان روشندلی بدیهی است. در راستای همین بدیهیات و واضحات مرور میکنیم:
احمدینژاد: اگر گرانی هست اما در عوض سانتیفیوژ و اورانیوم به اندازه کافی داریم.
ابطحی: اگر گرانی هست اما در عوض ریشه اصلاحات هنوز خشک نشده و وبلاگم به روزه.
خاتمی: اگر گرانی هست اما در عوض هنوز بازنشسته نشدم و ماشینم بیمه است
رفسنجانی: اگر گرانی هست اما در عوض برای ریاستجمهوری دوره بعد لحظهشماری میکنم
سردار رادان: اگر گرانی هست اما در عوض متبرّج تا دلتان بخواهد داریم.
محمدرضا باهنر: اگر گرانی هست اما در عوض اصولگرایان در انتخاب پیروز شدند.
توکلی: اگر گرانی هست اما در عوض گور بابای دوم خرداد.
قالیباف: اگر گرانی هست اما در عوض خوشتیپ و گل و سبزه و بیآرتی داریم.
الهام: اگر گرانی هست اما در عوض من هستم فاطمه هست فاطمه.
صفار چرندی(کپی رایت فواد): اگر گرانی هست اما در عوض مینشینیم لبِ حوض، سانسور کتابها، فیلمها چه صفایی دارد
قطبی: اگر گرانی هست اما در عوض بچهها دل شیر دارند.
داوود رشیدی: اگر گرانی هست اما در عوض ما هستیم و نمیگذاریم گلزار ستاره بشه
…
جانوشت: جا دارد که از این فرصتبادآورده استفاده برده و از رفیق همپایه خودم فواد ص که اهتمام ورزیده و بنده را در به سرانجام رساندن این مطلب یاری دادند نهایت تشکرات مبسوط را نثار ایشان کرده و از خداوند ممنان برای وبلاگشان علو درجات تکنوراتی و پیجرانک را خواستاریم.
پراید سفید صندوقدار
مارس 6, 2008 در 6:29 ب.ظ. | نوشته شده در نقل قول | 17 دیدگاهپراید سفید صندوقدار از آن ماشینهایی است که اصلا چشم ندارم ببینمشان. دلیلاش خیلی ساده به این برمیگردد که تقریبا تمام ملاحظات اجتماعی و اقتصادی طبقه متوسط ایرانی تویاش جمع است. سفید است چون ارزانترین نوع پراید به حساب میآید، صندوقاش مهم است چون برای خانواده طراحی شده و خانواده ایرانی حداقل 4 نفره است. این خانواده برای مسافرتهای تابستانی یا نوروزی به فضایی که صندوق در اختیارش میگذارد احتیاج دارد. پراید بودنش هم از این نظر مهم است که به هرحال یک زمانی این ماشین در کره تولید میشده و خارجی به حساب میآید.
بیشتر کسانی از نسل ما که حالا آنقدر دستشان توی جیبشان میرود که بخواهند ماشین بخرند، معمولا سراغ همین نوع از پراید رفتهاند. توجیههایی هم که برای خریدشان میکنند از نوع آدمهای طبقه متوسط است. لوازم یدکی پراید راحت گیر می آید، تعمیرگاههای زیادی برای خدمات فنی وجود دارد آن هم در بیشتر نقاط کشور، هزینه نگهداری پراید به نسبت ماشینهای دیگر پایین است و از این جور چیزها.
آنها راست می گویند. حساب و کتابهای سرانگشتی هم درستی حرفهای آنها را نشان میدهد. ولی برای من این وسط یک چیز خیلی آزاردهنده است. این که دیگر شکست را قبول کنیم. این که به همان چیزهایی تن بدهیم که چند سال قبل توی دانشگاه زیاد دل خوشی ازشان نداشتیم. این که قواعد بازی را دربست بپذیریم و بشویم یکی مثل همه آنهایی که بعد از ظهر جمعه برای تفریح با پرایدشان می زنند بیرون و میبینمشان. نمیخواهم خودم را گول بزنم و فکر کنم که خودم جزئی از همین طبقه متوسط نیستم، ولی دوست ندارم به این قضیه افتخار کنم. اعتراف می کنم که خیلی وقتها روابط و مناسبات این طبقه حالم را به هم میزند.
اگر روزی بخواهم صاحب ماشین شوم مطمئنم هیچوقت سراغ پراید صندوق دار نمیروم. پراید هاچبک یا حتی سپند و پیکی(که اتفاقا ارزان تر هم هستند) را ترجیح میدهم. این ماشینها لااقل هنوز کمی شخصیت دارند و مثل پراید صندوقدار این طور عمومی و برچسب وضعیت اجتماعی و اقتصادی صاحبانشان نشدهاند.
نوشتهای از سید جواد رسولی
سید جواد رسولی دبیر تحریریه مجله همشهری جوان است. وبلاگاش سالی یک بار آپدیت میشود که این موضوع به اقتضای مسئولیتی هم که دارد طبیعی به نظر میرسد. مجله همشهری جوان صفحهای دارد به نام یادداشتها که آقای رسولی و نویسندگان مجله آنجا یادداشتهای وبلاگگونه! مینویسند؛ اما کیای حال دارد برود از کیوسک روزنامه فروشی سراغ مجله همشهری جوان را بگیرد؛ اصلاً اینجوری حال نمیدهد.
ساخت یک وبگاه یا وبنوشت رایگان در وردپرس.کام.
Entries و دیدگاهها feeds.